سلام دوستان خوبم  اميدوارم كه شما مثل من درد تنهايي غربتو توي شهر خودتون تجربه

نكرده باشيد اخه ميدونيد خيلي سخته كه ادم تو شهر خودش باشه ولي احساس تنهايي كنه

  واين حسيه كه عمريست بامنه  ومنو تو اتيش سوزانش ذوب كرده  حالا ديگه به يه فولاد تبديل

شده يعني قلبم فولادي شده ......

كاش كي ميتونستم به يكي دل ببندم كه منو از تنهايي هام در بياره.

احساس تنهايي خيلي زيادي ميكنم احساس ميكنم هيچ كسو ندارم

اين احساس موقعي بهت دست ميده كه ديگه از زندگيت خسته شده باشي و دنيات برات بي

ارزش باشه.....

وقتي كه حس ميكني يكي منتظرته....

وقتي كه حس ميكني يكي دوست داره.....

وقتي كه حس ميكني يكي چشم به جاده ي دلت دوخته كه ترو ببينه

اين برات مهمترين حسيه كه ميتونه ترو خوش حال كنه.

همه چيز توي من سوخته؛همهي زندگيمو من بخاطر يه اشتباه سوزوندم

اشتباهي كه جبران كردنش خيلي سخته و شايد امكان پذير نباشه.

احساس ميكنم خيلي ضعيف شدم

احساس ميكنم ادامه به زندگيم فقط به خاطر اينه كه اميد دارم تا راه خوشبختي رو ببينم

ولي وقتي بهش فكر ميكنم ميبينم كه راه خوشبختي ديگران نميتونه دري رو روي دنياي من باز كنه

فكر ميكنم براي الآن كافي باشه

باي تا  هاي.....

 



نظرات شما عزیزان:

b2_10530
ساعت21:31---10 شهريور 1390
biist bazam ax bezar

b2_10530
ساعت21:29---10 شهريور 1390
= ashegetam nazi mikhamet harf nadari siya DD

b2_10530
ساعت21:26---10 شهريور 1390
= ashegetam nazi mikhamet harf nadari siya DD

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, |